به همین سادگی

آدم ها می آینــــــد و می روند

در دل هم غوغا به پا می کنند 

صدای خودشان را به گوش هم می رسانند

گاهی می خواهند دیگران را کـــــــر کنند 

مثلا بگوینـــــد :

من عاشقمـــــــ

من مجنونمــــــــ

من خوبمـــــــــــ

من...

من...

گاهی آدم خیلی سعی می کند بعضی چیزها را نگه دارد

همان طور بکــــــر که اولین بار حسش کرده

اما 

وقتی چرخش روزگار و گذر عمــــــر دست به دست هم می دهند

هرچند هم که سعی کنی

بعضی از مفاهیم برایتــــ زیر سوال می رود ...

دیگر نه اینکه نخواهی

نمی توانی

بعضی چیز ها را باور کنی

آن موقع استـــــــ

که بار و بندیلتـــــــ را اهسته می بندی ...

از جایی که برای تو نیست

بیرون می زنی

از دل یک دوستـــــ

یک حس 

یا حتی گاهی زندگی

مهم این استـــــــ

که تو دیگر تـــــــــو نمی شوی...

به همین سادگی ...